صل
کلمه بازار خیلى قدیمى است. بازار محل اجتماع، محل دادوستد، کانون شورشها
و اعتصابها، سیاستمدارىها، محل پخش اطلاعات، مراوده، آشنایى و
گاهىاوقات نقش مکانى امنیتى را نیز ایفاء مىکرده است. در جشنها بازار را
چراغانی، آینهبندى و آزینبندى مىکردند.
|
|
|
در شهرها، بازارچه
نیازهاى یک محله را برطرف مىکرده است. بازار در مرکز شهر بوده و همه چیز
در آن یافت مىشده ولى بازارچهها دکانهایى مربوط به خرید مردم محل داشته و
براى خرید و فروش کالاهاى اصلى به بازار بزرگ مىرفتهاند.
|
|
بازار سرپوشیده چه
در شهرهاى همسایه کویر و چه در آبادىهاى نمناک و سرد شمال و باختر ایران
هنوز هم مناسبترین محل براى پیشهور و خریدار ایرانى است و اگر چه احداث
خیابانها و بولوارهاى وسیع و نو تا اندازهاى پیشهوران را از بازار به
خیابان کشیده است باز هم با کمى ژرفنگرى این واقعیت آشکار مىشود که بازار
محل کسب ایرانى است و بس.
|
|
در شهرهاى بزرگ،
میدان شاه یا میدان مرکزى شهر، جاى بنگاه روستاها را مىگرفت و در پیرامون
میدان اغلب بازارهاى بزرگ و معتبر ساخته مىشد. بازار سه یا چهار طرف میدان
دور مىزد و بهوسیله ایوانی، با میدان مربوط مىشد و گاهى در محل تقاطع
آن چهار سویى احداث مىکردند که خود مرکز ارتباطى چهار بازار یا قیصریه
بود. از نمونههاى بسیار زیباى میدانها، میدان نقشجهان اصفهان و میدان
گنجعلىخان کرمان و میدان خان یزد مىباشند که خوشبختانه هنوز برجاى است و
متأسفانه نمونههاى دیگر آن مانند سبزهمیدان تهران، میدان کاشان و امثال
آن از بین رفته است.
|
|
بازارهاى بزرگ هر
یک بهنام کالاى ویژهاى که در آن عرضه مىشد یا صنعتگرانى که در آن کار
مىکردند معروف بود. مانند بازار آهنگران، بازار مسگران و امثال آن.
|
|
بعضى بازارها مثل
گنجعلىخان کرمان و بازار اصفهان، بازار وکیل شیراز با طرح اصلى ساخته
شدهاند. اما بازارى مثل بازار تهران بهتدریج ساخته شده است.
|
|
عناصرى که جزء نیاز بازار بوده است مثل:
|
|
- قهوهخانه و شربتخانه و چاىخانه، که اغلب آنها از بین رفتهاند؛
|
|
- خوراکپز خانه، محلى براى غذا؛
|
|
- مساجد کوچک، حمام و غیره، چون کسبهٔ بازار مؤمن و مسلمانترین مردم شهر بودهاند در تمام ارسنهاى بازار این عناصر قرار داشتهاند.
|